نگاه


انتظار

کاش میگفتم من زاده ی بارانم

تو را نمیدانم اما اولین نگاه من به تو

 

نه از سر مهر بود نه زیر مهتاب...

 

ولی روزگار بارها و بارها نگاه ما را در

 

هم امیخت!!!تا به تو بیندیشم...

 

و این بار از سر اندیشه و عشق تو را

 

نگریستم...هرچند که همگان...

 

این نگاه را خالی از فکر پنداشتند.و من

 

هنوز نمیدانم که ابتدا اندیشیدم

 

سپس عاشق شدم یادر پی عشق به

 

به فکر فرو رفتم!!!!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 7 دی 1390برچسب:,ساعت 11:31 توسط اوا| |


Power By: LoxBlog.Com